| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
ملتی که رو به انقراض می رود
ملتی که رو به انقراض می رود نخست به دانش و فضیلت بی اعتنا می شود. به این سبب برای مردم امروز باید دلیل و شاهد آورد تا بدانند که اگر ایران در کشاکش روزگار تا کنون به جا مانده و قدر و آبروئی دارد، سببش جز قدر و شان هنر و ادب آن نبوده است.
جنگ ها و فیروزی ها اثری کوتاه دارند. آثار هر فیروزی تا وقتی دوام می یابد که شکستی در پی آن نیامده است. اما فیروزی معنوی است که می تواند شکست نظامی را جبران کند. تاریخ گذشته ما سراسر برای این معنی مثال و دلیل است. ولی در تاریخ ملت های دیگر نیز شاهد و برهان بسیار می توان یافت. کشور فرانسه پس از شکست ناپلئون سوم در سال 1870 مقام دولت مقتدر درجه ی اول را از دست داده بود. آنچه بعد از این تاریخ موجب شد که باز آن کشور مقام مهمی در جهان داشته باشد دیگر قدرت سردارانش نبود بلکه هنر نویسندگان و نقاشانشان بود.
ما نیز امروز باید در پی آن باشیم که چنین نیرویی برای خود به دست بیاوریم. گذشتگان ما در این راه آنقدر کوشیدند که برای ما آبرو و احترامی بزرگ فراهم کردند. بقای ما تاکنون مدیون و مرهون کوشش آن بزرگواران است. امروز ما از آن پدران نشانی نداریم. آنچه را ایشان بزرگ داشتند ما به مسخره و بازی گرفته ایم. دیو فساد در گوش ما افسانه و افسون می خواند. کسانی هستند که جز در اندیشه ی انباشتن کیسه ی خود نیستند. دیگران نیز از ایشان سرمشق می گیرند و پیروی می کنند. اگر وضع چنین بماند هیچ لازم نیست که حادثه ای عظیم ریشه وجود ما بر کند. ما خود به آغوش فنا می شتابیم.
بخشی از متن زیبای "نامه ای به پسرم" به قلم دکتر پرویز ناتل خانلری، مجله سخن 1333